احکام وطن ، نماز و روزه دانشگاهیان
الف. اساتید و دانشجویان، در صورتی که با قصد اقامت ده روز یا بیشتر، در محل درس و تدریس یا خوابگاه می مانند: مراجع محترم تقلید: برای این گونه افراد، نماز تمام و روزه صحیح است. ملاحظه: در صورتی که تصمیم جدّی بر ماندن ده روز گرفته باشند و حداقل بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی، به دلیلی، تصمیم برگشت به وطن یا مسافرت دیگر داشته باشند، نماز و روزه آنها تا زمانی که در محل اقامت هستند، کامل خواهد بود. ب. اساتید و دانشجویان، در صورتی که کمتر از ده روز در محل درس و تدریس یا خوابگاه می مانند: امام خمینی (ره): نماز شکسته است و روزه صحیح نیست. [مقلدان ایشان باید با توجه به فتوای مرجع تقلید زنده خود در مسأله بقاء بر میت، عمل کنند.] آیت الله خامنه ای: اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور به تحصیل که دارای حقوق دریافتی می باشند، اگر در کمتر از ده روز حداقل یک بار بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند، نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه شان صحیح است. اما سایر دانشجویان که در شهر دیگری تحصیل می کنند بنابر احتیاط واجب نماز را جمع (هم تمام و هم شکسته) بخوانند؛ البته در این احتیاط واجب دانشجویان می توانند به فتوای مجتهد دیگر که دارای شرایط رجوع است و نماز را کامل و روزه را صحیح می داند، عمل نمایند. (1/1) آیات عظام بهجت (ره)، صافى، فاضل (ره) و نورى: اساتید و دانشجویان، اگر در کمتر از ده روز، حداقل یک بار، بین وطن و دانشگاه رفت و آمد داشته باشند و این وضعیت، تا مدتى ادامه داشته باشد [حداقل حدود سه ماه] کثیرالسفر محسوب می شوند و نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه صحیح است. (1/2 و 1/3) آیت الله مکارم: 1. کسانى که حداقل سه روز در هفته در رفت و آمد باشند و این برنامه حداقل دو ماه ادامه می یابد و یا شنبه به محل تحصیل و تدریس بروند و پنج شنبه برگردند و این برنامه حداقل 45 روز ادامه داشته باشد، کثیرالسفر محسوب می شوند و نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزه شان صحیح است. (1/4) 2. کسانی که دو سال یا بیشتر و هر سال حدود سه ـ چهار ماه [اگر چه به طور پراکنده] در محل تحصیل یا تدریس و خوابگاه اقامت داشته باشند، آنجا در حکم وطن آنهاست و تا ادامه این وضعیت همواره نمازشان کامل و روزه شان صحیح است. [در بین راه نماز شکسته است.] (1/4) آیت الله سیستانى: 1. کسانی که حداقل سه روز در هفته و یا ده روز در ماه [اگر چه به طور پراکنده] در رفت و آمد باشند و این برنامه براى مدتى [به طور مثال شش ماه در یک سال و یا حداقل سه ماه در چند سال تحصیلى] ادامه یابد، کثیرالسفر محسوب مىشوند و نمازشان در محل تحصیل و بین راه تمام و روزهشان صحیح است. (1/5) 2. کسانی که سه سال یا بیشتر و هرسال حداقل 15 روز در ماه و یا 6 ماه در سال [اگر چه به طور پراکنده] در محل تحصیل و خوابگاه اقامت داشته باشند، آنجا در حکم وطن آنهاست و تا ادامه این وضعیت همواره در محل تحصیل، نمازشان کامل و روزه شان صحیح است [در بین راه نماز شکسته است.] احکام شروع سفر تحصیلی اساتید و دانشجویان آیت الله خامنه ای: اساتید و دانشجویان بورسیه و مأمور که حقوق دریافتی دارند، در سفر اول و دوم نمازشان شکسته است و نباید روزه بگیرند. و از سفر سوم نمازشان کامل و روزه شان صحیح است. [دیگر دانشجویان در صورت رجوع به مرجع دیگر بنابر فتوای مرجع انتخابی عمل نمایند.] آیات عظام صافی، فاضل (ره) و نوری: در سفر اول نمازشان شکسته است و نباید روزه بگیرند. و از سفر دوم نمازشان کامل و روزه شان صحیح است. آیت الله بهجت (ره): اگر فاصله محل تحصیل بیش از 45 کیلومتر باشد از همان سفر اول نماز کامل و روزه صحیح است. آیت الله مکارم: سه یا چهار روز سفر اول را احتیاط کنند یعنی نماز را هم کامل و هم شکسته بخوانند و روزه را بگیرند و بعد هم قضا کنند. ولی در روزهای بعد، نمازشان کامل و روزه شان صحیح است یا در سفر اول قصد اقامت ده روز کنند. [مقلدین ایشان در این احتیاط می توانند به مرجع دیگری رجوع کنند.] آیت الله سیستانی: دو هفته اول شروع سفر احتیاط کنند. [مقلدین ایشان در این احتیاط می توانند به مرجع دیگری رجوع کنند.] احکام شروع سفر بعد از اقامت ده روز در وطن مراجع معظم (به جز آیات عظام بهجت (ره) و سیستانی): کسانی که کثیرالسفر باشند و در زمان تعطیلات بیش از ده روز در وطن بمانند در اولین سفر بعد از اقامت در وطن نمازشان شکسته است و روزه نمی توانند بگیرند. ولی در رفت و آمدهای بعدی کم تر از ده روز نمازشان کامل و روزه شان صحیح است. آیت الله بهجت (ره): اگر فاصله محل تحصیل بیش از 45 کیلومتر باشد از همان سفر اول نماز کامل و روزه صحیح است. آیت الله سیستانی: همیشه نماز کامل و روزه صحیح است؛ مگر این که سه ماه پی در پی در وطن اقامت داشته باشد که در این صورت در دو هفته اول شروع سفر باید احتیاط شود [مقلدین ایشان در این احتیاط می توانند به مرجع دیگری رجوع کنند.]
گردآورنده:محمدحسین قاسمی شیری
آیا لازم است براى تقلید از یک مجتهد، تمام رساله او را بخوانیم؟
آیا لازم است براى تقلید از یک مجتهد، تمام رساله او را بخوانیم؟ و آیا لازم است رساله مرجع را داشته باشیم؟ همه مراجع: خیر، خواندن تمام رساله لازم نیست؛ ولى مسائلى را که انسان غالباً به آنها احتیاج دارد، واجب است یاد بگیرد. و یا از کسانی که مطلع هستند پرسیده شود.
توضیح المسائل مراجع، م 11؛ آیت الله خامنه اى، اجوبة الاستفتاءات، س 6؛ آیت الله نورى، توضیح المسائل، م 11؛ آیت الله وحید، توضیح المسائل، م 11؛ العروة الوثقى، ج 1، التقلید، م 62.
خودآرایی و خودنمایی
خودآرایى و زیبایى خواهى براى انسان ها، فطرى است. پس چرا اسلام با خودآرایى و آشکار کردن زینت ها مخالفت کرده است؟ در پاسخ باید گفت: حکم کلّى آن است که خودآرایى جایز و خودنمایى در مقابل نامحرم ممنوع است.[1] توضیح آنکه: آرایش امرى فطرى و طبیعى است و حسّ زیبایى دوستى، سرچشمه پیدایش انواع هنرها در زندگى بشر شمرده مى شود علامه طباطبایى در تفسیر آیه 32 سوره اعراف مى فرماید: «خداى متعال در این آیه، زینت هایى را معرفى مى کند که براى بندگان ایجاد کرده و گرایش فطرى انسان را به سوى آن قرار داده است و روشن است که فطرت جز به چیزهایى که وجود و بقاى انسان نیازمند آن است، الهام نمى کند».[2] این گرایش طبیعى، افزون بر آنکه آثار مثبت روانى در دیگران پدید مى آورد، به تحقّق آثار گران بهاى روانى در شخص آراسته نیز مى انجامد. آراستن خود و پرهیز از آشفتگى و پریشانى، در نظام فکرى و ذوق سلیم انسان ریشه دارد. ظاهر ژولیده و آشفته و عدم مراعات تمیزى و نظافت ظاهرى، خود به خود فرد را در نگاه دیگران خوار مى سازد و زبان طعن و توهین را به سوى انسان مى گشاید. بر این اساس، پوشیدن جامه زیباV} احمد صبور ارودبادى، آیین بهزیستى در اسلام، ج 1، جنس پوشاک، ص 57.{V، بهره گیرى از مسواک و شانه، معطّر بودن، انگشتر به دست کردن و آراستن خویش هنگام عبادت و معاشرت با مردم از مستحبات مؤکّد و برنامه هاى روزانه مسلمانان است.[3] حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام بهترین جامه هاى خود را در نماز مى پوشید و در پاسخ کسانى که سبب این کار را مى پرسیدند، مى فرمود: «اِنَّ اللّهَ جَمیلْ و یُحبُّ الجَمالَ فَاَتَجمّلُ لِرَبّى»[4]؛ «خداوند زیباست و زیبایى را دوست دارد. پس خود را براى پروردگارم زیبا مى سازم». چون انسان به طور فطرى زیبایى را دوست دارد، طبیعى است که دنبال زیبایى باشد، چه زیبایى جسمانى و مادى و چه زیبایى معنوى و روحانى. آنچه در اسلام سفارش شده آن است که: اولاً، این تمایل، انسان را از حدود مقرّر در شریعت الهى خارج نکند و از این رو، دستور داده است که از نگاه خیره به نامحرم چشم بپوشند. ثانیاً، این میل فقط در مادیات و زیبایى طلبى جسمانى و مادى منحصر نگردد، بلکه افق فکرى خود را تعالى بخشند، به زیبایى هاى معنوى نیز توجه داشته باشند و هنگام تعارض، زیبایى معنوى مقدّم باشد؛ چنان که در روایات وارد شده است براى ازدواج و انتخاب همسر، همسر زیباروى برگزینید، ولى در عین حال، از ازدواج با «خضراء الدمن» زنان خوش صورت ولى بدسیرت، نهى شده است، بلکه در صورت تعارض صورت خوب (زیبایى ظاهرى) با سیرت نیکو (زیبایى معنوى)، سیرت نیکو اولویت دارد. قرآن کریم با صراحت تمام مى فرماید: «وَ لاَ تنکِحوا المُشرکینَ حتّى یُؤمِنوا و لَعبدٌ مُؤمنٌ خَیرٌ مِن مشرکٍ وَ لَو أَعجَبَکُم اولئِکَ یَدعونَ اِلى النَّارِ وَ اللّهُ یَدعُو اِلى الجنّةِ و المغفرةِ بِأذنِه و یُبیِّنُ آیاتِه لِلنّاسِ لَعَلَّهُم یَتَذَکَروُن»[5]؛ «و با زنان مشرک ازدواج مکنید، تا ایمان بیاورند. قطعاً کنیز با ایمان بهتر از زن مشرک است، هر چند [زیبایى] او شما را به شگفت آورد. و به مردان مشرک زن مدهید تا ایمان بیاورند. قطعاً برده با ایمان بهتر از مرد آزاد مشرک است، هر چند شما را به شگفت آورد. آنان [شما را] به سوى آتش فرا مى خوانند، و خدا به فرمان خود، [شما را] به سوى بهشت و آمرزش مى خواند، و آیات خود را براى مردم روشن مى گرداند، باشد که متذکر شوند». در روایات نقل شده است که وقتى پیامبر اسلام براى باز کردن درب خانه مى رفتند، موى خود را مرتب مى کردند و خود حضرت در توضیح این کار مى فرمودند: «مردم حق دارند ما را زیبا ببینند».[6] از لحاظ معنوى نیز قرآن در توصیف رسول اکرم صلى الله علیه وآله مى فرماید: «اِنَّکَ لَعلى خُلُقٍ عَظیمٍ».[7] بنابراین، خداوند زینت و خودآرایى را نهى نمى کند. آنچه در شرع مقدّس ممنوع شده، تبرّج و خودنمایى و تحریک و تهییج به وسیله آشکار ساختن زینت در محافل اجتماعى است؛ چنان که مى فرماید: «وَ لا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهلیّةِ الأولى».[8] «تبرّج» برگرفته از «برج» و مقصود از آن ابراز کردن زر و زیور و موارد زینت و زیبایى خود است.[9] مرحوم علاّمه طباطبایى در تفسیر المیزان مى نویسد: «کلمه تبرّج به معناى ظاهر شدن در برابر مردم است؛ همان گونه که برج قلعه براى همه هویداست».[10] از آنچه گفته شد، روشن مى شود که خودآرایى جایز است اما خودنمایى و آشکار کردن زینت در برابر نامحرم ممنوع مى باشد، چرا که قرآن از ظاهر ساختن زینت هاى پنهان مانند جواهرات سینه بند و گردن بند و لباس هاى نازک که معمولاً زیر چادر از آنها استفاده مى شود، نهى کرده است: «وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها»[11]؛ «زنان نباید زینت خود را آشکار کنند مگر آن مقدار که به طور متعارف پیداست». زنى که خود را آرایش مى کند و زینت خود را در معرض تماشاى نامحرمان قرار مى دهد، در واقع عفت اش را به مخاطره انداخته و بیگانگان را به تماشاى خود دعوت مى کند. سقراط دانشمند معروف، به زنى که زینت مى کرد که به تماشاى شهر رود، گفت: «گمان من این است که تو به تماشاى شهر نمى روى بلکه مى روى که شهر تو را تماشا کند».[12] بدین ترتیب مى بینیم که اسلام از طرفى با دستور الزامى زنان به رعایت حجاب و پوشش و از طرف دیگر با تشویق آنان به استفاده از زیورآلات و زینت ها به شرط عدم تبرح و نمایش زینت ها به نامحرمان، جلوى سوء استفاده را گرفته است تا از این طریق زمینه سلامت روحى و روانى افراد جامعه فراهم گردیده و نظام خانواده مستحکم و پایدار بماند.
نویسنده : سید ابراهیم حسینی پی نوشت ها: [1] مرتضى مطهرى، پیشین، ص 131. [2] سید محمدحسین طباطبایى، المیزان، ج 8، ص 79. [3] محمدباقر مجلسى، حلیةالمتقین، صص 91 و107. [4] فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 3و4، ص 673. [5] بقره (2)، آیه 221. [6] مهدى مهریزى، آسیب شناسى حجاب، ص 19. [7] قلم (68)، آیه 4. [8] فضل بن حسن طبرسى، پیشین، ج 3 و 4، ص 673. [9] همان، ج 7و 8، ص 557. [10] سید محمدحسین طباطبایى، پیشین، ج 16، ص 335. [11] نور (24)، آیه 31. [12] به نقل از: احمد محسنى گرگانى، زیباترین الگوى پوشش در اسلام، اراک، دفتر نماینده مقام معظم رهبرى، 1380، ص 162.