نقد اشو (1)
تعالیم اشو یکی از نمونه های بارز عرفان سکولار یا معنویت غیر دینی است معنویتی که حس حرکت اجتماعی آدمی را سلب می کند واو را به درون خودش می شکاند واز مسئولیتهای اجتماعی رهایش می سازد. در این روش به فرد مخاطب همواره القا می شود که سیاست وساست ورزی خلاف تعالی آدمی است.به نظر اشو سیاستمداران آدم های کودنی هستند که از کودنی روی به سیاست آوردند. وگرنه اگر کسی کودن نباشد از میان شعر وشور وشعور وقدرت , قدرت را انتخاب نمی کند.[1] سیاست بازان نابالغ ترین ذهن های دنیا را دارند.آنها مردمان ی دیوانه هستند. اشو ” هرگز سعی نکن کسی را به زور و.ادار کنی به زور بکشی وبه زور هل بدهی وتحت کنترل خود در آوری. اینها همه ترفندهای نفس است وسیاست سرتاپا همین هاست.”[2] بنابر تعالیم اشو انسان معنوی باید دست از امور اجتماعی ومسئولیت ها بکشد تا با خود تنها شود واز بودن خود لذت ببرد.این رویکرد با نگاهی که در ادیان ابراهیمی به ویژه آئین یهود واسلام تعریف شده است ناهمخوان است. اصالتی که اسلام به امور اجتماعی وسیاسی می دهد بر هیچ محقق منصفی پوشیده نیست.پیامبر اسلام وعلی بن ابیطالب و تعداد دیگری از نامدارترین شخصیتهای اسلامی افرادی بودند که بر مسند امور سیاسی تکیه زدند وخویشتن را نسبت به سرنوشت جامعه خود رها ندانستند. گرایشات انزواطلبانه مذهبی وعرفانی بهترین کمک برای ستمگران وارباب قدرت است تا در آرامش خیال وبدون هراس از اعتراض انسانهای آگاه به چپاول اموال مردم بپردازند.تاریخ شاهد نمونه های متعددی از حمایت حکومتهای ستمگر از عقاید تخدیری وانزواطلب می باشد. به عنوان نمونه می توان از حمایت دستگاه خلافت اموی از گسترش فرقه مرجئه یاد کرد فرقه ای که هرگونه قضاوت در مورد عمل دیگران را به قیامت حواله می داد واز تابعان خود می خواست نسبت به رفتار بد دیگران قضاوتی نداشته باشند. ادامه دارد….
گردآورنده:محمدحسین قاسمی شیری